جدول جو
جدول جو

معنی دختر زادن - جستجوی لغت در جدول جو

دختر زادن
(پَ فَ / فِ کَ دَ)
فرزند مادینه بدنیا آوردن زن. مقابل پسر زادن که فرزند نرینه آوردن است. اجزاء. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَفُ تَ)
دوشیزه بودن. بکر بودن. بمهربودن. شوی ناکرده بودن دختر. ناآرمیده بودن دختر با کسی. بکاره
لغت نامه دهخدا
(دُ تَ دَ / دِ)
ولیده. (السامی). پسر دختر. دختر دختر. (یادداشت مؤلف). فرزند دختری خواه مادینه یا نرینه. نوادۀ دختری خواه پسر باشد یا دختر
لغت نامه دهخدا